کد مطلب:5685 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125

رسالت غیر علنی
خدیجه علیها السلام پیوسته در انتظار درخشش انوار نبوت از سیمای مهربان همسرش بود از این رو وقتی پیامبر از غار حرا به خانه آمد و ماجرای نزول فرشته وحی را برایش باز گفت، بی درنگ آن را تأیید كرد و به درستی گفتار پیامبر ایمان آورد.

او گفت: ای پسر عمو، شاد و ثابت قدم باش. سوگند به كسی كه جان خدیجه در دست اوست، من امیدوارم تو پیامبر این امت باشی.

گروهی از دانشمندان، دلداری دادن خدیجه علیها السلام به رسول خداصلی الله علیه وآله و دعوت وی به ثبات قدم را با شخصیّت عظیم پیامبرصلی الله علیه وآله ناسازگار می دانند، اما حقیقت مطلب این است كه در محدوده روابط سالم خانوادگی این كار نه تنها موجب كسر شأن رسول گرامی صلی الله علیه وآله نخواهد شد، بلكه نشان از وجود روابطی منطقی و آرمانی دارد؛ روابطی كه آیین اسلام نیز به آن تاكید نموده است.

«هو الذی خلق لكم من أنفسكم أزواجاً لتسكنوا إلیها»؛ او كسی است كه برای شما از خودتان زوج هایی آفرید تا آرامش یابید.

هر محقق منصفی می تواند نمونه های متنوعی از ایجاد آرامش و دلداری را در سرتاسر زندگی خدیجه علیها السلام و پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله ببیند ابن هشام می نویسد:

خدیجه علیها السلام به پیامبرصلی الله علیه وآله ایمان آورد، گفتارش را تصدیق كرد و او را یاری داد و اولین شخصی است كه به خدا و رسولش و درستی آیات الهی ایمان آورد. خداوند به این طریق به پیامبرش آرامش داد به نحوی كه هیچ خبر ناراحت كننده ای از قبیل رد و تكذیب را نمی شنید مگر این كه خداوند به واسطه خدیجه علیها السلام گشایشی برایش ایجاد می كرد. وقتی خدا پیامبرش را به خدیجه علیها السلام برمی گرداند، او را ثابت قدم می كرد؛ دشواری ها را بر او آسان می كرد و تصدیقش كرده، كار مردم را برایش آسان می ساخت. رحمت خدا بر او باد.

آنچه بر عظمت این خدمت می افزاید این است كه هیچ گاه خود از راحتی ظاهری مطلوبی برخوردار نشد، نه آن زمان كه با رسول خداصلی الله علیه وآله ازدواج كرد و طعن و ملامت شنید و نه در مراحل دیگر.

تاریخ به خوبی اسم برخی از آزاردهندگان و بر هم زنندگان آرامش خانه رسول صلی الله علیه وآله را ثبت كرده است. ابولهب، حكم بن عاص بن امیه، عقبة بن ابی معیط، عدی بن حمرا ثقفی و ابن الاصداء هذلی، همسایگانی بودند كه آزارش می دادند و آسایش را از خانه وی سلب می كردند.

یكی از اینان، هنگامی كه پیامبرصلی الله علیه وآله در حال نماز بود، سیرابی گوسفندی را بر سر آن بزرگوار انداخت. یك بار نیز شخصی خاك بر سر آن حضرت ریخت. پیامبرصلی الله علیه وآله با همان حال به خانه رفت. وضع پریشان پدر همه را در نگرانی و اندوه فرو برد. یكی از دختران رسول صلی الله علیه وآله به پاخاست، خاك از سر پدر زدود و گریست. پدر گفت: دختركم گریه نكن خداوند نگاهبان پدرت است.

جاهلان عرب برای انتقام از پیامبرصلی الله علیه وآله تصمیم گرفتند بستگان وی را از خانه هایشان بیرون كنند. از این رو دختر خدیجه علیها السلام را طلاق دادند و ضربه ای دیگر به سرور زنان قریش وارد ساختند.

با این حال بانوی پارسای پیامبرصلی الله علیه وآله با درایت و صبر محیط خانه را آرام می ساخت و حتّی برای رفع ناراحتی های پیامبرصلی الله علیه وآله تلاش می كرد.